immunise sb. against sth.
ایمن سازی کسی در برابر چیزی
Meaning: protect sb. against a particular disease or infection by injection
محافظت از کسی در برابر یک بیماری یا عفونت خاص به واسطه تزریق
EXP: Some people argue that parents have an obligation to immunise their children against common childhood diseases.
برخی افراد معتقدند که والدین موظفند فرزندان خود را در برابر بیماری های رایج دوران کودکی ایمن کنند.
immune system
سیستم ایمنی بدن
Meaning: a system in your body which produces special substances to fight against diseases
سیستمی در بدن شما که مواد خاصی را برای مبارزه با بیماری ها تولید می کند
EXP: Eating fresh vegetables is a natural way of boosting our immune system.
خوردن سبزیجات تازه یک روش طبیعی برای تقویت سیستم ایمنی بدن است.
medical treatment
درمان (پزشکی )
Meaning: the process of providing medical care
فرایند ارائه مراقبت های پزشکی
EXP: A student who requires medical treatment has lost his/her travel insurance card .(Cambridge IELTS 8)
دانشجویی که نیاز به درمان دارد، کارت بیمه مسافرتی خود را گم کرده است. (کمبریج آیلتس 8)
eye strain
خستگی چشم
Meaning: fatigue of the eyes
خستگی چشمها
EXP: More than 70 percent of computer users have experienced eye strain.
بیش از 70 درصد از کاربران کامپیوتر خستگی چشم را تجربه کرده اند.
blood circulation
گردش خون
Meaning: the continuous movement of blood around your body
حرکت مداوم خون در کل بدن شما
EXP: Exercise will improve your blood circulation.
ورزش گردش خون شما را بهبود می بخشد.
feel invigorated
احساس نشاط کردن
Meaning: feel focused and full of energy
متمرکز و پر از انرژی بودن
EXP: My friends and I felt invigorated by our walk.
من و دوستانم با پیاده روی احساس نشاط کردیم.
در فرایند یادگیری زبان انگلیسی، یادگیری اصطلاحات کاربردی موضوعات مختلف نقش مهمی را ایفا می کند. در آموزش کلمات و اصطلاحات مربوط به سلامتی در آیلتس آکادمی زبان تات مجموعه گستردهای از اصطلاحات کاربردی مرتبط با سلامتی در زبان انگلیسی را گردآوری کرده است.
- ۰۳/۰۲/۰۹